کاربست روش ساختارگرایی در آموزش علوم تجربی: رویکردی مفید برای درک عمیق مفاهیم علمی
کد مقاله : 1136-NCSE5 (R1)
نویسندگان
محمدطاهر رضائی *
گروه آموزشی شیمی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران
چکیده مقاله
رویکرد ساختارگرایی، که ریشه‌های نظری خود را در فلسفه و روان‌شناسی شناختی، به‌ویژه آثار پیاژه و ویگوتسکی، دارد، بر این اصل بنیادین استوار است که یادگیری فرآیندی فعال است که در آن فراگیران دانش را صرفاً دریافت نمی‌کنند، بلکه با اتکا به تجربیات پیشین و برهم‌کنش با محیط، آن را به‌صورت ذهنی سازمان‌دهی و ساخت می‌کنند. در آموزش علوم تجربی، رشته‌ای که ذاتاً مبتنی بر مفاهیم چندلایه، روابط علّی و سیستم‌های پویا است این رویکرد امکان می‌دهد دانش‌آموزان فراتر از حفظ مکانیکی اطلاعات، به درک عمیق و معنادار مفاهیم علمی دست یابند. یافته‌های پژوهش‌ها حاکی از آن است که به‌کارگیری روش‌های ساختارگرا، به‌ویژه از طریق ابزارهایی مانند نقشه‌های مفهومی، فعالیت‌های کشف‌محور، بحث‌های گروهی و مسائل واقع‌گرایانه، نه‌تنها درک مفهومی و تفکر انتقادی را تقویت می‌کند، بلکه انگیزه درونی و علاقه پایدار به یادگیری علوم را نیز افزایش می‌دهد. این مقاله پیشنهاد می‌کند که برنامه‌های درسی علوم تجربی در ایران با بازنگری در روش‌های سنتی تدریس، جایگاه ویژه‌ای به رویکرد ساختارگرایی اختصاص دهند تا یادگیری معنادار و پایدار در دانش‌آموزان تحقق یابد
کلیدواژه ها
ساختارگرایی، آموزش علوم تجربی، یادگیری معنادار، ساختار ذهنی، نقشه مفهومی
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی