تاثیر یادگیری مشارکتی بر تغییر نگرش علوم دانش آموزان سوم ابتدایی شهر شیراز
کد مقاله : 1154-NCSE5 (R1)
نویسندگان
رقیه قربانی1، طاهره مومنی *2
1استاد دانشگاه
2آموزگار شاغل در ناحیه ۴ شیراز
چکیده مقاله
شکل‌گیری نگرش‌های مثبت نسبت به درس علوم در سالهای اولیه تحصیل امری ضروری است و می‌تواند نقش مهمی در رشد تفکر علمی، کنجکاوی، و خلاقیت دانش‌آموزان داشته باشد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر به کارگیری روش یادگیری مشارکتی بر تغییر نگرش دانش‌آموزان پایه سوم ابتدایی نسبت به درس علوم انجام شد. روش تحقیق مورد استفاده، نیمه‌ آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شیراز بود که نمونه‌ای شامل 30 نفر در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. یک گروه (گروه آزمایش) به مدت هشت هفته تحت آموزش مبتنی بر یادگیری مشارکتی قرار گرفتند و گروه دیگر (گروه کنترل) با روش تدریس سنتی (سخنرانی-محور) آموزش دیدند. ابزار اندازه‌گیری، پرسشنامه استاندارد نگرش به علوم بود که روایی آن با روش محتوایی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج تحلیل‌های آماری با تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمره کل نگرش به علوم و همین طور ابعاد آن (لذت از یادگیری علوم، علاقه به درس علوم، لذت از آزمایشات علوم و کاهش اضطراب علوم) در گروه آزمایش پس از مداخله به طور معناداری بالاتر از گروه کنترل بود. مقدار مجذور اتای جزئی (η²=0.59) از اندازه اثر قوی این روش بر تغییر نگرش دانش‌آموزان حکایت دارد. بنابراین، روش تدریس مشارکتی توانسته است نگرش کلی دانش‌آموزان به درس علوم را به شکل معناداری بهبود بخشـد. بر این اساس پیشنهاد می‌شود که از روش تدریس‌ فعال مشارکتی در تدریس علوم استفاده شود.
کلیدواژه ها
یادگیری مشارکتی، نگرش به علوم، دانش‌آموزان، ابتدایی
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی